تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج )بخش اول
اشاره:سخن از «تاریخ پس از ظهور»، به همان اندازه که جالب توجه، مهم و درسآموز است، به همان اندازه نیز پُرچالش و لبالب از نادانستههاست؛ زیرا تنها منبع آگاهی از آن، روایات اندکی است که به گشودن روزنهای محدود در برابر دیدگان ما بسنده کرده و تنها خطوطی کلی از کتاب سعادت آدمی را واسپس ظهور منجی کل(ع) ترسیم نموده است. این روایات در مواردی، دارای مشکلات و کاستیهایی از قبیل: نمادین و رمزی بودن، کلّیگویی، وجود گسست در نقل زنجیرة حوادث و… میباشد. با همة این اوصاف، در این مقاله برآنیم تا به شکلی فشرده و مجمل از «تاریخ پس از ظهور» بگوییم. آنچه در پی میآید گزارشی گذرا از کتابی تحت همین عنوان است. این کتاب نسبتاً قطور، تألیف شهید آیتالله سید محمد صدر میباشد که ترجمة آن در سال ???? به قلم راقم این سطور، توسط مؤسسة فرهنگی موعود چاپ و منتشر گردیده است.
این کتاب در سه بخش، با این عناوین سامان یافته است: ?? نشانهها و مقدمات ظهور، ?? حوادث دوران ظهور و برپایی دولت جهانی امام مهدی(ع) تا وفات (شهادت) آن حضرت، ?? جهان پس از امام مهدی(عج)
در اینجا به رئوس مهمترین مطالب بخشهای دوم و سوم خواهیم پرداخت.
1) سخنرانی امام(ع)، نقطه آغازین ظهور
واقعة والای ظهور، با سخنان امام مهدی(ع) در بین رکن و مقام آغاز میگردد. سیوطی از امام محمد باقر(ع) روایت کرده است: «مهدی شبهنگام در مکه ظهور کند؛ در حالی که پرچم، پیراهن، شمشیر، نشانهها، نور و بیان رسول خدا(ص) همراه اوست. چون نماز عشا را بخواند با صدای بلند ندا دهد: ای مردم به یادتان میآورم لحظهای را که در برابر پروردگارتان خواهید ایستاد. خداوند حجّت ستاند، پیامبران را برانگیخت، کتاب را فرستاد، به شما فرمان داد که چیزی را شریک او نگیرید و بر طاعت خدا و رسولش محافظت نمایید. آنچه را که قرآن زنده ساخته، زنده بدارید و آنچه را که بر آن خط بطلان کشیده بمیرانید. در مسیر هدایت یار و یاور یکدیگر باشید و در راه تقوا نیز کمککار هم؛ که نابودی جهان نزدیک شده و بانک وداعش بلند گردیده است: «من شما را به سوی خدا و رسول و عمل به کتاب او و به ریشهکن ساختن باطل و احیای سنت دعوت مینمایم». علامه مجلسی از امام علی بن الحسین(ع) نقل کرده است که فرمود: «امام(ع) به پا خاسته و میگوید: ای مردم من فلانی پسر فلانیام؛ من فرزند پسر رسول خدایم. شما را به آنچه پیامبر فراخوانده، دعوت میکنم. [در این هنگام] گروهی به او حملهور میشوند تا به قتلش رسانند امّا سیصد و اندی نفر به یاریاش قیام کرده، مانع از آن کار میشوند». در حدیث دیگری امام محمد باقر(ع) فرمود: او (امام مهدی(ع) به مسجدالحرام میآید و چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم به جای میآورد؛ سپس به حجرالاسود تکیه میزند و حمد و ستایش خدای را به جای میآورد و از پیامبر(ص) یاد نموده، بر او درود میفرستد و سخنانی میگوید که هرگز کسی چنان سخنانی نگفته است…» آن حضرت در روایتی دیگر، بخشهای دیگری از سخنان امام مهدی(ع) را متذکر میشوند: «… شما را به خدا سوگند میدهم هر که سخن مرا میشنود به دیگران نیز برساند… ما را یاری کنید و از ما در برابر ستمگران حمایت کنید؛ به ما ستم شده و از شهرهایمان رانده شدهایم و حقّ ما ستانده شده است…» آن حضرت همچنین فرمود: «… نخستین جملة او این آیه است: «بقیـةالله خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین» پس میفرماید: من بقیـةالله در زمین هستم .
2) بیعت یاران
پس از آنکه امام(ع) سخنانش را به پایان میرساند، یارانش با او بیعت مینمایند. در روایات، نخستین بیعت کننده، جبرئیل(ع) معرفی شده است. در روایت آمده است: «خداوند جبرئیل را به سوی مهدی میفرستد. او از امام میپرسد: به چه دعوت میکنی؟ امام پاسخش را میدهد. جبرئیل میگوید: من نخستین بیعتکنندهام، دستت را پیش آور. پس از این، سیصد و اندی نفر به نزدش آمده، بیعت میکنند…» دربارة مفاد این بیعت، از روایات استفاده میشود که امام(ع) با آنها براساس امری جدید و کتابی جدید که بر عرب سخت میآید، بیعت مینماید.
از امام امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که «آن حضرت از یارانش بیعت میستاند که هرگز دزدی نکنند، زنا ننمایند، مسلمانی را دشنام ندهند، بیگناهی را نکشند، پرده حرمت انسانها را ندرند… طلا و نقره و گندم و جو را نیندوزند، بدانچه نمیدانند گواهی ندهند، به کم دنیا قناعت کنند و… در برابر، او نیز بر خویشتن تعهداتی را میپذیرد: از راه آنها برود، همانطور بپوشد که آنها میپوشند، هر آنچه آنها سوار میشوند، سوار شود… به کم راضی باشد… و برای خود نگهبان در دربانی نگمارد. سیوطی ماجرای بیعت را از ابن مسعود چنین نقل میکرده است: «او (مهدی) در بین رکن و محبّت او را در دل مردم میافکند و با گروهی که شیران روز و زاهدان شباند همراه میشود.